«ناصر قندیل» تحلیلگر برجسته مسائل خاورمیانه با اشاره به معادلات جدید در سخنرانی سید حسن با انتشار یادداشتی در وبگاه خبری «النشره» به این مسئله پرداخت و نوشت، نصرالله که در عقیده و ایمان خود به حد اعلا رسیده و به محض اینکه نام شخصیتی از اهل بیت ذکر می شود اشک در چشمانش حلقه می‌زند قصد دارد تا جای ممکن در گفتمان سیاسی‌ خود از نمادهای دینی اجتناب کند. وی اما تصمیم دارد قاطعانه وارد درگیری شود که برای حزب الله جنگ موجودیتی به شمار می‌رود.

نصر الله قصد دارد این حمله به حزب الله را از طریق سیاسی تحلیل و از این طریق با آن مواجه کند. این مسئله به حدی رسیده است که می‌گوید: مسائل مذهبی شما زمانی که بُعد سیاسی خود را از دست دهد برای آنان (دشمنان) اهمیتی ندارد. هر اندازه که می‌خواهید نماز بخوانید، روزه بگیرید، به حج بروید، ولی این مسائل تا زمانی برای آنها ناراحت کننده نیست که درباره مسائل فلسطین دخالت نکنید و تصمیم نگیرید که با آنان مقابله کنید.

طرح جدید آمریکا برای تضعیف محور مقاومت کلید خورده است

قندیل می نویسد: از متن سخنرانی نصرالله شرح جامعی از طرح آمریکا برای فرسایش و تضعیف محور مقاومت استنباط می‌شود؛ طرحی که مبتنی بر استفاده از محصول مذهبی غیراصیل است که ساخت و پرداخت آن با این هدف (تضعیف) صورت گرفته است. نصرالله به جنگ سوریه از این منظر می‌نگرد. مقابله یک جریان مذهبی با جریان مذهبی دیگر هدفی است که به طرح آمریکا فرصت پیروزی می‌دهد و اینکه از مرحله مذهبی به مرحله مذهبی دیگر منتقل و به فتنه‌ای بدل شود که حزب الله در میادین نبرد با آن می جنگد و در قبال آن بی‌تفاوت نیست. وی به دشمنانش می‌گوید که مهم نیست نماز می‌خوانید، یا اینکه روزه می‌گیرد و یا اینکه زنانتان حجاب داشته باشد، بلکه موضع خودتان را در قبال فلسطین، مقدسات و  اشغالگری صهیونیست‌ها مشخص کنید. این صحنه‌ای است که نصر الله برای مقابله با همه دشمنانی که در لباس دین و مذهب دشمنی می‌کنند، برگزیده است. در واقع این فلسطین است که نخستین رمز عبور نصرالله به شمار می‌رود.

جنگ سوریه پایانی ندارد و هدف از آتش‌بس تجدید قوای تروریست‌هاست

معادله دومی که برداشت نصر الله از جنگ در سوریه است این است که این جنگ از نظر آمریکایی‌ها برای پایان بخشیدن قاطع و نهایی نیست و اینکه پیروزی یا حل و فصلی به صورت قطعی صورت گیرد، بلکه این جنگ پایانی ندارد. به هر حال گزینه حل و فصل (مسالمت آمیز) در آن برگزیده شده ولی اجرای آن متوقف شده است تا آخرین انبارهای گروه‌های تروریستی که برای این جنگ در نظر گرفته شده بود پایان یابد، از این روی جنگ فرسایشی از نظر آمریکا به معنای توهم پیروزی یا از بین رفتن گزینه حل و فصل نیست، بلکه بدین معناست که هدف مهمتر از پایان جنگ با پیروزی یا حل سیاسی، میزان ضرری است که به محور مقاومت وارد می‌شود، میزان فرسایشی است که صورت می‌گیرد، اینکه چند نفر از فرماندهان محور مقاومت کشته می‌شوند،  چه میزان از اراده و توانمندی آن کاسته می‌شود، چه قدر اولویت‌ها و گزینه‌ها تغییر می‌کند و تا چه میزان به تعصبات مذهبی دامن زده می‌شود. اینها سودی است که واشنگتن در جنگ سوریه می‌خواهد و حسابی است که بین او و محور مقاومت بسته نمی‌شود؛ هر چند که جنگ پایان یابد.

لزوم در پیش گرفتن گفتمان سیاسی برای مقابله با دشمن

در واقع این معادله برای مقابله دو بعد دارد. نخست ایستادگی در برابر دشمن است اما با گفتمان سیاسی نه گفتمان دینی. دوم: آماده شدن برای پایان دادن به جنگ یا تأمل در پذیرش حل و فصل‌های آنی و گذرا؛ حل و فصل‌هایی که ایستگاهی برای دور جدید از فرسایش است. البته برای دشمن مهم نیست که معادلات را تغییر دهد؛ زیرا فرسایش به عنوان یک هدف کافی است و آماده شدن برای پایان دادن به جنگ به معنای اولویت دادن در حساب‌های جنگی برای استفاده از فرصت‌های پیروزی جغرافیایی است به جای فرصت‌ها حل و فصل سیاسی. از این روی این راه حل یک پوشش آمریکایی است تا برای آغاز دور جدیدی از فرسایش نفس تازه‌ای بگیرند، ولی پایان بخشیدن به جنگ‌های فرسایشی راه را به روی راهکار سیاسی جدی باز می‌کند.

سکوت حزب الله در انتخابات لبنان برای جلوگیری از فتنه است

تأثیرات این خوانش را در درون لبنان می‌بینیم. ظاهرا سکوت انتخاباتی در بیروت نتیجه خوانش برعکس از این مسئله است که می‌گوید تفاهم مستلزم دو اراده است ولی برای آغاز جنگ وجود یک اراده کافی است. از این روی نصرالله معادله جدید خود را در تعامل با فتنه با نوعی سازش قرار می‌دهد نه با جنگ؛ این معادله درواقع برآیند تلاقی دو اراده است که بدون رضایت طرفین صورت نمی‌گیرد. نصرالله نشان داد که سکوت، نادیده گرفتن و چشم‌پوشی از جمله ابزارهایی است که از آن می‌توان برای ناکام کردن فتنه بهره‌برد. لذا مشارکت در انتخابات با حمایت از لیست رقیب و مقابل لیست جریان «المستقبل» در واقع به معنای اعطای فرصت به فتنه است، اعلام حمایت از لیست رقیب نیز فتنه به شمار می‌رود و اشاره ضمنی به همپیمانان مبنی بر عدم مشارکت در لیست مستقبل نیز فتنه را تسهیل می‌بخشد. از این روی حزب الله سکوت اختیار کرده و به رأی دهندگان خود این آزادی را داده است که به لیست‌های رقیب نیز رأی بدهند؛ هر چند که ممکن است بیشتر به جریان المستقبل نزدیک باشد تا به محور مقاومت.